بهار 1386 - آرزوهام
بازدیدهای امروز: 3
بازدیدهای دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 23284
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]
آرزو دارم که مرگت را ببینم
بر مزارت دسته های گل بچینم
آرزو دارم ببینم پر گناهی
مرده ای در دوزخی و رو سیاهی
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
جای این که عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
بهتر از هر عاشقی نازت کشیدم
در عوض نامردمی ها از تو دیدم
هر کجایی راه خوش بختی نیابی
راحت و بی دق دقه هرگز نخوابی
هر کجایی آب خوش هرگز ننوشی
یا لباس عافیت هرگز نپوشی
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
ای چپاول گر تو ای وحشی تر از وحش
وحشیانه هم بمیری گر کنی صبر
عاشقم کردی و رفتی از کنارم
رنگ پاییزی کشیدی بر بهارم
ای پری و انس و جن با تو همه غم
مرگ تو آیینه بندان می کند شر
ای چپاول گر تو ای وحشی تر از وحش
وحشیانه هم بمیری گر کنی صبر
عاشقم کردی و رفتی از کنارم
رنگ پاییزی کشیدی بر بهارم
ای پری و انس و جن با تو همه غم
مرگ تو آیینه بندان می کند شر
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
آرزو دارم
بر مزارت دسته های گل بچینم
آرزو دارم ببینم پر گناهی
مرده ای در دوزخی و رو سیاهی
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
جای این که عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
بهتر از هر عاشقی نازت کشیدم
در عوض نامردمی ها از تو دیدم
هر کجایی راه خوش بختی نیابی
راحت و بی دق دقه هرگز نخوابی
هر کجایی آب خوش هرگز ننوشی
یا لباس عافیت هرگز نپوشی
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
ای چپاول گر تو ای وحشی تر از وحش
وحشیانه هم بمیری گر کنی صبر
عاشقم کردی و رفتی از کنارم
رنگ پاییزی کشیدی بر بهارم
ای پری و انس و جن با تو همه غم
مرگ تو آیینه بندان می کند شر
ای چپاول گر تو ای وحشی تر از وحش
وحشیانه هم بمیری گر کنی صبر
عاشقم کردی و رفتی از کنارم
رنگ پاییزی کشیدی بر بهارم
ای پری و انس و جن با تو همه غم
مرگ تو آیینه بندان می کند شر
جای اینکه عاشق زار تو باشم
آرزو دارم عزا دار تو باشم
شعر
دلم را داده بودم یادگاری
نگفتی می روی ناماندگاری
کشیدم من پرنده بی پر و بال
تو خندیدی و گفتی دست بردار
3شاخه گل خریدم بی نشانه
شدم من عاشقت بی حرف و چانه
نوشتم نامه ای بی تام و امضا
تو خندیدی و خواندی کیست رسوا
دران راه پر از رنج و سیاهی
نپرسیدم کجا مقصد؟؟؟تباهی؟؟؟
دلم را پس گرفتم نادمانه
سرودم شعر حتی بی بهانه
آرزو
آرزو دارم که یک روزهایی از سال فقط و فقط و فقط مال خودم باشه. بدون اینکه
فکر کنم کسی منتظر یا نگرانمه.
. آرزو دارم که بتونم انتخاب کنم که شب ها چه خوابی ببینم. هر شب یه رؤیای
شیرین. چه شود ...
. آرزو دارم که این عقربه های ساعت یه کمی٬ فقط یه کمی عدالت رو رعایت کنند.
اون وقتی که باید بدوند٬ قدم نزنند و اون وقتی که باید قدم بزنند٬ ندوند !
. آرزو دارم همین جا٬ توی کشور خودم اونجوری که دلم می خواد زندگی کنم.
. آرزو دارم همه جای دنیا رو بگردم. حالا یا در هشتاد روز یا هشتصد روز !
. آرزو دارم وقتی می خوام یه خوراکی خوشمزه بخورم حتی یه لحظه هم به این
فکر نکنم که اگه بخورم چاق میشم.
. آرزو دارم که یه روز صبح از خواب بیدار بشم ببینم مملکتم گلستان شده.
. یه چند تا آرزوی دیگه هم دارم که ترجیح میدم تا وقتی برآورده نشده بیان نشه.
اینطوری کیفش بیشتره انگار.
بی ربط
من در آینده ای نزدیک وب سلیتم را راه اندازی میکنم
دیروز جشن انرژی هسته ای درتمام ایران برگزار شد
دوستان میتوانند در انتخاب اسم وب سایت ما را یاری دهند
هر کس بهترین اسم را بفرستد لینک او را در سایت جدید اول از همه درج خواهیم کرد
افتتاحیه
با عرض سلام
دوستان عزیز من عشق اینترنت دارم و آمدم عشق اینترنتی خودم را با شما تقسیم کنم
شما با گذاشتن لینک من در وب سایت و وبلاگ خودتان من را در شروع کارم یاری کنید
مطمئا باشید که من در آینده ای نه چندان دور که وب سایتم را راه اندازی کردم در خدمت شما خواهم بود
با تشکر